معنی پشتیبانی کردن، حائلکردن یا شدن حائل، نگهدار، پایه، تیر، شمع (درمعدن)، نگهداشتن, معنی پشتیبانی کردن، حائلکردن یا شدن حائل، نگهدار، پایه، تیر، شمع (درمعدن)، نگهداشتن, معنی /aتdfاjd lcbj، pاnglcbj dا abj pاng، j;ibاc، /اdi، تdc، aku (bckubj)، j;ibاaتj, معنی اصطلاح پشتیبانی کردن، حائلکردن یا شدن حائل، نگهدار، پایه، تیر، شمع (درمعدن)، نگهداشتن, معادل پشتیبانی کردن، حائلکردن یا شدن حائل، نگهدار، پایه، تیر، شمع (درمعدن)، نگهداشتن, پشتیبانی کردن، حائلکردن یا شدن حائل، نگهدار، پایه، تیر، شمع (درمعدن)، نگهداشتن چی میشه؟, پشتیبانی کردن، حائلکردن یا شدن حائل، نگهدار، پایه، تیر، شمع (درمعدن)، نگهداشتن یعنی چی؟, پشتیبانی کردن، حائلکردن یا شدن حائل، نگهدار، پایه، تیر، شمع (درمعدن)، نگهداشتن synonym, پشتیبانی کردن، حائلکردن یا شدن حائل، نگهدار، پایه، تیر، شمع (درمعدن)، نگهداشتن definition,